باهالیخ

باهالیخ

ئورَگــیم یاندی کباب اولدی آجندان باهالیخ

طاقچادا توزلو قالیب قدان وچایدان باهالیخ

ادامه نوشته

جمال ائشگی  

جریان شعر جمال ائشگی این ست که شاعر همسایه ی به نام جمال داشت که صاحب خری بود

 و دیواره کاهگلی بین طویله های آن دو در اثر قدمت زیاد

سوراخ شده بود بدین ترتیب که هر وقت شاعر صبح زود در نیمه تاریکی وارد طویله ی

خود می شد خر جمال فکر میکرد که صاحب او آمده است و شروع به عرعر میکرد

 که شاعر این گفتمان را به نظم در آورده است......................

ادامه نوشته